بلوز 2 نواحی

بلوز 2 نواحی

یک: بلوزِ دلتای می سی سی پی

شاهین کوهساری

PDF

نواختنِ بلوز مثلِ این است که بخواهیم دو بار سیاه باشیم.

                                                      بی بی کینگ

دلتای می سی سی پی در طولِ تاریخِ ایالات متحدِ آمریکا همواره به خاکِ حاصل‌خیز و فقرِ توده‌ی مردمان‌اش شهره بوده. موسیقیِ بلوزِ دلتا نیز‌ همین ویژگی‌ را دارد. این موسیقی از طرفي سرشار از ثروتِ موسیقایی است و از طرفِ دیگر بازنمای رنج‌های ناشی از فقر، تبعیض، و نژادپرستی. در میانِ آغازکنندگان یا به عبارتي پایونیرهای بلوزِ دلتای می سی سی پی یک قاتل به نامِ لید بلی1، یک شخصیتِ خیالی به نامِ کید بیلی2 و تعدادِ زیادي پادشاهِ نابغه دیده می‌شود که بسیاری‌شان عمري بی‌تاج‌وتخت زیستند.

لید بلی

لید بلی

 احتمالاً مسن‌ترین بلوزمني که نام‌اش در تاریخ ثبت شده چارلی پتن3 است. نوشتم: «احتمالاً» چون تاریخ دقیقِ تولدِ چارلی پتن معلوم نیست. بعضي منابع تاریخِ تولدِ او را 1887 و بعضي دیگر 1891 ذکر کرده اند. اگر قولِ منابعِ اخیر را صحیح فرض کنیم، آن‌گاه مقامِ ریاستِ سنیِ بزرگانِ بلوزمن‌ تاریخِ دلتا به لید بلیِ می‌رسد. تاریخِ تولدِ لید بلی دقیقاً مشخص است: بیست‌ِ ژانویه‌ی 1888. لید بلی نخستین بلوزمني بود که از گیتارِ دوازده‌سیمه در اجراهای‌اش استفاده کرد.

چارلی پتن

 وقتی این یادداشت‌ها را می‌نوشتم مسن‌ترین بلوزمنِ زنده‌ی دلتا رُما ویلسن معروف به رُما ویلسنِ ارشد4 زنده بود. آن موقع نوشته بودم: اگر دستِ قدارِ تقدیر در فاصله‌ی نگارشِ این مقال تا انتشارِ آن، داسِ مرگ را بر قامتِ رُما ویلسنِ ارشد فرود نیاورد او هم‌چنان رییسِ سنیِ بلوزمن‌های دلتا باقی خواهد ماند. حالا که دارم این یادداشت‌ها را بازبینی می‌کنم کم‌تر ازچهار ماه است که رُما ویلسن در سنِ یکصد و هشت سالگی مرده است. رُما ویلسنِ متولدِ سالِ 1910 بود.

رما ویلسون

رُما ویلسن

بی بی کینگ5 سال‌ها (با 15 سال اختلافِ سن) بعد از رُما ویلسنِ ارشد دومین بلوزمنِ زنده‌ی مسنِ دلتا بود که پیش از رُما ویلسن درگذشت. نخستین بلوزمنِ دلتای می سی سی پی که در اواخرِ دهه‌ی بیستِ قرنِ بیستمِ میلادی آثارش ضبط شد فردی اسپروئل6 معروف به پاپا اسپروئل بود. یک کمپانی به نامِ کمپانیِ ریس7 بانیِ ضبط‌ِ آثارِ بلوزمن‌های متقدمِ دلتا شد. به طورِ سنتی رسم بر این بود که هنگامِ ضبط‌ها فقط بلوزمن با گیتارش حضور داشته باشد اما همان‌طور که پیش‌تر گفته‌ایم گروه یا به عبارتي ارکسترِ بلوزِ دلتا منحصر به یک گیتار نبود. جان لومکس و فرزندش آلن لومکس کساني بودند که بعد از کمپانیِ ریس هزاران (بله هزاران!) قطعه از آثارِ بلوزِ دلتای می سی سی پی را به سفارشِ کتاب‌خانه‌ی کنگره‌ی آمریکا ضبط کردند. دو گردآورنده‌ی دیگرِ آثارِ فولک به نام‌های دیوید اوانز8 و جرج میچل9 نیز سهمِ به‌سزایي در جمع‌آوریِ آثارِ بلوزِ دلتا داشتند، منابعِ اخیر تاریخِ شروعِ ضبطِ آثارِ بلوزمن‌های دلتا توسطِ لومکس و پسر را از دهه‌ی چهلِ قرنِ بیستمِ میلادی به بعد ذکر می‌کنند. به این منابع اما نمی‌توان اعتماد کرد زیرا، مدارکِ مصوري که منتشر شده، سابقه‌ی نخستین ضبط‌های لومکس وپسر را به سالِ 1933 و هنگامِ ضبطِ آثارِ لید بلی در زندان، یا به عبارتي به پیش از انتشارِ نخستین ماحصلِ مطالعاتِ موسیقیِ بلوز توسطِ دبلیو. سی. هندی – بنیان‌گذارِ مطالعاتِ بلوز10 – باز می‌گرداند. بزرگ‌ترین تحقیق راجع به بلوزِ دلتای می سی سی پی اما، به همراهِ ضبطِ آثار، بعد از دهه‌ی شصتِ میلادیِ قرنِ بیستم کارِ فولکلوریستِ بزرگ ویلیام آر فریس11 است. که دو کتابِ بسیار جامع، معتبر و مهم‌اش درباره‌ی بلوزِ دلتا و می سی سی پی در این سلسله-یادداشت‌ها بسیار موردِ استفاده‌ی نگارنده قرار گرفته است.

آلن لومکس

آلن لومکس

Papa Freddie; Milk Cow Blues

سازبندیِ ارکستر در بلوزِ دلتای می سی سی پی

اکثرِ کارشناسان عقیده دارند که میانِ بلوزِ دلتای می سی سی پی با سایرِ مکاتبِ بلوزِ نواحی13 نه به لحاظِ ساختارِ افقی (ملودیک) تفاوتِ عمده‌یي وجود دارد، نه به لحاظِ ساختارِ عمودی (هارمونیک)، پس مشخصه‌های تعریف‌کننده‌ی هر یک از سبک‌های بلوزِ نواحی، نه به این دو مشخصه، بلکه به تفاوت در سازبندی14 از یک سو و طرزِ تلقی از ریتم و البته لهجه‌ی اجرا (چه ساز و چه آواز) از سوی دیگر بازمی‌گردد. بنابراین می‌توان گفت که تفاوتِ بلوزهای سه‌گانه‌ی نواحی (دلتا، پیدمونت، تگزاس – ن ک به بخشِ اولِ این سلسله-یادداشت‌ها) باهم تفاوتي کاملاً ماهوی است نه شکلی یا موسیقایی.

بنا بر آن‌چه نوشتیم، سازبندیِ یک ارکسترِ بلوزِ دلتا هم به نوعي مشخصه‌ی عمده‌ی موسیقیِ بلوزِ دلتا است. سازهای یک ارکسترِ بلوزِ دلتای می سی سی پی به طورِ سنتی از مجموعه‌ی سازهایي انتخاب می‌شوند چون: درامز، گیتار، هارمونیکا (ساز-دهنی،) گیتارِ سیگار باکس15 [کوردوفوني که به جای جعبه‌ی رزونانس یا مشددِ صدا در آن از جعبه‌ی سیگار استفاده می‌شود]، فلوت، فایف (ن ک به همین نوشته ذیلِ «فایف و درامز»)، بانجو، و هم‌چنین گیتارِ اسلاید یا استیل16 است. استفاده از گیتارِ اسلاید اصلی‌ترین میراثِ بلوزِ دلتای می سی سی پی است. اسلاید به طورِ سنتی با نهادنِ گیتار به طورِ افقی بر زانوی نوازنده و استفاده از یک دست‌افزارِ لغزنده17 – معمولاً از استیل و گاهي هم شیشه – نواخته می‌شود و اختراعِ آن بازمی‌گردد به اواخرِ قرنِ نوزدهم در هاوایی.

بی بی کینگ و سیگار باکس گیتارش

بی بی کینگ و سیگار باکس گیتارِ معروف‌اش

اسلایدر روی گیتار

اسلایدر روی گیتار

لازم به ذکر است که دسته‌بندیِ بلوز بر اساسِ مناطقِ جغرافیایی به هیچ وجه دیگر به معنای لزومِ تعلقِ جغرافیاییِ یک موزیسین به منطقه‌ی جغرافیاییِ موردِ نظر نیست. سوای مواردي از تغییرِ سبک و مهاجرتِ بلوزمن‌های بزرگ از مناطقِ جغرافیاییِ مرجع که بعداً درباره‌اش خواهیم نوشت، موزیسین‌های بزرگي در بریتانیا از دهه‌ی شصتِ میلادیِ قرنِ بیستم به بعد بودند و هستند که در یک یا حتی هر سه سبکِ کلاسیکِ بلوز کار می‌کنند بی آن‌که در مناطقِ جغرافیاییِ موردِ نظر زاده شده یا رشد کرده باشند. این خود جریانِ مهمي از موسیقیِ بلوزِ شهری است که «تهاجمِ بریتانیایی»18 نامیده می‌شود.

جریان‌های بلوزِ دلتای می سی سی پی (بدنه و آلترناتیوها)

بلوزِ دلتای می سی سی پی دارای یک جریانِ اصلی (بدنه) و دو جریانِ – به اصطلاح – آلترناتیو است. عموماً کساني که از بلوزِ دلتای می سی سی پی صحبت می‌کنند، جریانِ اصلی یا بدنه‌ی این سبک را در نظر می‌گیرند. این جریان‌های آلترناتیو منشعب از بدنه‌ی بلوزِ دلتا نیستند، بل هر یک تاریخِ خاصِ خود را دارند. بعضي از کارشناسان این جریان‌های آلترناتیو را به طورِ کلی سبک‌هایي جدا از بلوزِ دلتا و مستقل در موسیقیِ بلوز می‌شناسند زیرا عقیده دارند که اگر فارغ از قیدِ جغرافیا به این جریان‌های آلترناتیو بنگریم، درمی‌یابیم که تفاوت‌های آن‌ها با جریانِ اصلیِ بلوزِ ناحیه‌ی دلتا، بسیار بیش‌تر از تفاوت‌های بلوزِ نواحیِ تگزاس و پیدمونت [دو سبکِ عمده‌ی دیگرِ بلوزِ نواحی (ن ک به بخشِ نخستِ همین سلسله-یادداشت‌ها)] با بلوزِ ناحیه‌ی دلتا است. آلترناتیوهای بلوزِ دلتای می سی سی پی در خودِ دلتای می سی سی پی عبارت‌اند از:

1- بلوزِ هیل کانتری19

به لحاظِ جغرافیایی بلوزِ هیل کانتری مربوط به مرزهای شمالیِ دلتای می سی سی پی است. به همین دلیل در برخي منابع بلوزِ هیل کانتریِ می سی سی پیِ شمالی20 یا بلوزِ می سی سی پیِ شمالی21 هم نامیده می‌شود.

تفاوتِ بلوزِ هیل کانتری با جریانِ اصلی (بدنه)ی بلوزِ دلتای می سی سی پی در تمرکزِ بسیارِ آن بر ریتم‌های پرتحرک و پرکاشن است که خودِ این ریتم‌ها هم برگرفته از ریتم‌های سیاهانِ آفریقایی ازیک سو و ریتم‌های اروپایی از سوی دیگر است. مواردِ تفاوتِ دیگرِ بلوزِ هیل کانتری با جریانِ اصلیِ بلوزِ دلتا عبارت‌اند از:

– ریف‌های22 ثابتِ گیتار (جمله‌های تکرارشونده‌ی مربوط به هر ساز در موسیقی را ریف می‌نامند).

– کوردهایي که به ندرت تغییر می‌کنند.

– ساختارِ آزادِ شعرها

– خلقِ انواعي از – اصطلاحاً – گرووهای23 مسحورکننده در این آثار. (گروو فضایي است که توسطِ سازهای کوبه‌یی به هم‌راهِ «باس» در موسیقی ایجاد می‌شود).

2- فایف و درامز24

این جریان از بلوزِ دلتای می سی سی پی را آلن لومکس در دهه‌ی چهلِ قرنِ بیستم کشف و نام‌گذاری کرد. فریس این گونه‌ی بلوزِ دلتا را دارای نادرترین نمونه‌ی ریتم‌های آفریقایی-اروپایی می‌داند (فریس ب: 68). در این جریان هم مثلِ بلوزی هیل کانتری تمرکزِ قطعات عمدتاً روی ریتم‌هایي است که با درامز و درامزِ باس نواخته می‌شوند. در این قطعات، درامز سازي به نامِ فایف (یک نوع فلوت) را به عنوانِ سازِ اصلی هم‌راهی می‌کند. فایف و درامز به لحاظِ شکلی در اصل ترکیبِ ارکسترهای نظامیِ ارتشِ آمریکا پیش از جنگ‌های انفصال است. این شکل با محتوای موسیقیِ سیاهان می‌شود فایف و درامز به مفهومي که – به اصطلاح – فایف-اند-درامیست‌های دلتای می سی سی پی می‌نواختند.

تأثیرِ بلوزِ نواحی25 دلتای می سی سی پی بر بلوزِ شهری26

آن‌چه تأثیرِ بلوزِ دلتای می سی سی پی بر بلوزِ شهری نامیده می‌شود چیزي بسیار فراتر از تأثیر است. اساتیدِ بلوزِ دلتا، پس از مهاجرتِ بزرگِ بعد از جنگِ دومِ جهانی (ن ک به بخشِ نخستِ همین سلسله یادداشت‌ها) مستقیماً در تأسیس و رشدِ دستِ‌کم دو مکتبِ عمده‌ی بلوزِ شهری، بلوزِ شیکاگو و بلوزِ دیترویت، دست داشته‌اند و پس از پوست‌اندازی از اساتیدِ این مکاتب شده‌اند. مادی واترز‌27 و هاولین ولف28 در تأسیسِ مکتبِ بلوزِ شهریِ شیکاگو و داکتر راس29 و جان لی هوکر30 در تأسیسِ مکتبِ بلوزِ شهریِ دیترویت.

زنانِ بلوزِ دلتا

بلوزِ نواحی اصلاً به لحاظِ سنتی یک موسیقیِ مردانه است: یک نوع جادو‌ی31 مختصِ مردان، برای افسونِ زنان (فریس الف: 77). بنابراین، زنان در سنتِ بلوزِ نواحی، جز در مواردِ استثنایی، جایي برای حضورِ مستقل نداشته‌اند. در میانِ – اصطلاحاً – پایونیرهای جریانِ اصلیِ بلوزِ دلتای می سی سی پی هم نامِ سه زن دیده می‌شود که دو تای‌شان دارای رابطه‌ی عاشقانه با دو تن از بزرگانِ مردِ نسلِ اولِ بلوزِ دلتا بوده‌اند و یکي دارای رابطه‌ی همسری. گیشی وایلی32 (معروف‌ترینِ این زنان) و ممفیس مینی33 به ترتیب دارای روابطِ عاشقانه با پاپا چارلی مک کوی34 و برادرش کانزاس جو مک کوی بودند و برتا لی35 همسرِ قانونیِ چارلی پتنِ بزرگ بود. بزرگانِ زنِ مستقلِ موسیقیِ بلوز از سال‌های دهه‌ی شصتِ میلادیِ قرنِ بیستم است که ظهور می‌کنند. از بزرگ-زناني که بعدها بلوزِ دلتای می سی سی پی را ادامه دادند و و در به‌اوج‌رساندنِ آن نقشِ اساسی ایفا کردند می‌توان جَنیس جُپلین36، بانی رِیت37، روری بلاک38 و سوزان تدسکی39 را نام برد.

گیشی وایلی40

از جزئیاتِ زندگیِ گیشی وایلی هیچ چیزِ مستندي در دست نیست. در سالِ 2010 سایتی ساندی بلوز41 رسماً اعلام کرد که از گیشی وایلی هیچ عکسي وجود ندارد و هیچ کدام از عکس‌های منسوب به او نیز واقعی نیست. روایت‌های غیرِقابلِ‌اطمینان تاریخِ مرگِ او را بینِ سال‌های 1937 و 1938 می‌دانند. رابطه‌ی عاشقانه‌ی گیشی وایلی با پاپا چارلی مک کوی تنها چیزي است در رابطه با زندگیِ خصوصیِ گیشی وایلی که مورخین به آن اطمینان دارند. از گیشی وایلی تنها سه رکورد (اثرِ ضبط‌شده) به جا مانده آن هم مربوط به سال‌های نخستِ دهه‌ی سیِ قرنِ بیستم. همین سه قطعه اما، کافی است برای این‌که نام‌اش را در صدرِ فهرستِ بزرگانِ بلوزِ دلتا حفظ کند. معروف‌ترینِ اثرِ گیشی وایلی ترانه‌یي است به نامِ “بلوزِ آخرین حرف‌های محبت‌آمیز42” که به صورتِ تک-آهنگ43 توسطِ کمپانیِ پارامونت منتشر شده. نگارنده این قطعه از گیشی وایلی را زیباترین اثرِ بلوزِ ناحیه‌ی دلتا می‌داند. جان جرمیا سولیوان محققِ موسیقی و روزنامه‌نگارِ معروف در مقاله‌ی مفصلي که سالِ 2014 تحتِ عنوانِ «ترانه‌ی گیشی و الوی: در تعقیبِ شبحِ دو زني که موسیقیِ آمریکایی را تغییر دادند سپس خود ناپدید شدند بی آن‌که ردِ پایي از خود بر جا بگذارند» در نیویورک تایمز منتشر کرد، ترانه‌ی ” بلوزِ آخرین حرف‌های محبت‌آمیز” گیشی وایلی را در کنارِ ترانه‌ی “Motherless Child Blues” الوی تامس44، بانوی بزرگِ بلوزِ ناحیه‌ی تگزاس، که به وقتِ خویش از او سخن خواهیم گفت، دو ترانه‌یي می‌داند که موسیقیِ آمریکا را تغییر داده‌اند45.

Geeshie Wiley; The Last Kind Words Blues

پانوشت‌ها:
1) Lead Belly
2) Kid Bailey
3) Charley Patton
4) Elder Roma Wilson
5) B. B. King
6) Freddie Spruell
7) Freddie Spruell
8) David Evans
9) George Mitchell
10) W. C. Handy دو اثرِ نوشته‌ی هندی، Father of the Blues، و A Treasury of the Blues به ترتیب در 1941 و 1949 منتشر شده‌اند.
11) William R. Ferris
12) دو کتابِ نوشته‌ی فریس:
– William Ferris, Blues from the Delta, Anchor Press/Doubleday, 1978. (Ferris 1)
و
– William Ferris, Give My Poor Heart Ease: Voices of the Mississippi Blues, University of North Carolina Press, 2009 (Ferris 2)
که کتابِ اول در سالِ 1988 توسطِ بنگاهِ انتشاراتیِ دیگري هم بازنشرشده:
– William Ferris, Blues from the Delta, Perseus Books Group, Aug 1, 1988
13) rural
14) instrumentation
15) Cigar Box Guitar
16) Slide or Steel Guitar
17) Slider
18) British Invasion
19) Hill Country Blues
20) North Mississippi Hill Country Blues
21) North Mississippi Blues
22) riff
23) groove
24) Fife & Drums
25) Rural Blues
26) Urban Blues
27) Muddy Waters
28) Howlin’ Wolf
29) Doctor Ross
30) John Lee Hooker
31) voodoo
32) Geeshie Wiley
33) Memphis Minnie
34) Papa Charlie McCoy
35) Bertha Lee
36) Janis Joplin
37) Bonnie Raitt
38) Rory Block
39) Susan Tedeschi
40) Geeshie Wiley
41) Sundayblues.org
42) The Last Kind Words Blues
43) Single
44) Elvie Thomas
45) مقاله‌ی سولیوان در نت:
http://www.nytimes.com/interactive/2014/04/13/magazine/blues.html?_r=0

Leave a Reply