فایل صوتی نشست مشترک ایستار و نهست:
تخیل سینمایی و رئالیسم همدلانه: رئالیسم سینمایی/ تخیل سینمایی در فیلمهای علیرضا داوودنژاد
با حضور:
انوش دلاوری و میثاق نعمت گرگانی
دانشگاه هنر؛ 27 بهمن 1397
برشی از صحبتها:
محوریت خانواده در این آثار همواره هویدا است. از همسران (بیژن بیرنگ و مسعود رسام) پدرسالار (اکبر خواجویی) گرفته تا پایتخت (سیروس مقدم). مشخصاً واژه خانه به کرات در عناوین این آثار تکرار میشود: خانه ما (مسعود کرامتی)، خانه به دوش (رضا عطاران)، خانه سبز (بیژن بیرنگ و مسعود رسام)، این خانه دور است (بیژن بیرنگ و مسعود رسام)، چارخونه (سروش صحت)، چراغ خانه (منوچهر پوراحمد) و شمار بسیاری دیگر. تا بدانجا که میتوان گفت پس از مسئله «زن» و بازنمایی جنسیت در سینمای ایران، خانواده یکی از مهمترین عناصری بوده که که روایت دولتی-حکومتی با حساسیت در تعین بخشیدن تعریفش مداخله کرده و کوشیده است: ارائه روایتی قدسی از خانواده حول ارزشهای مذهبی و سنتی و مقید ساختن اعضا به این روایت از نهاد خانواده و تلاش برای بازتولیدِ آن، قدسیسازی فقر، ارزشمدار و اخلاقمدار کردن مستضعف بودن، و در نهایت «قربانی» کردن ماتریسی از امیال و فردیت هر شخص، در ازای دستیابی به این رستگاری به میانجی این نهاد قدسی.
در سوی دیگر، آثار شماری از فیلمسازان را میتوان مقابله با این روایت حکومتی و اسلامی و پاسخ به این ایدئولوی خانوادگی هنجارین و تحمیلی که در تمام این سالها ترویج میشد، در نظر گرفت. ارائه و توصیف اینکه چگونه از طریق نهادهای خانواده، انتظارات اجتماعی متعارف تقویت یا تعدیل و اقتدار اجتماعی درهم شکسته میشود: تلاش برای نشان دادن اینکه آن روایتها و غایتهای حکومتی از خانواده که نوید رستگاری میدهند، نه تنها رستگار نمیکنند، بلکه موجب فروپاشی خود نهاد خانواده میشوند. متلاشی شدن خانواده سرنوشت محتومی است که این فیلمسازان، به عنوان واقعیت محتوم و سانسورشده روایت رسمی سعی در فاشسازی آن دارند. اینکه کشمکشهای شخصی خانوادگی پیامد ناگزیر وضعیت سیاسی-اجتماعی حاکم بر جامعه است و فروریختن، تقدیر ناگزیرِ آن.
متن کامل را در ایستار بخوانید: ایستار