نخستین نشست نهست: گفتگو دربارهی نمایش فروپاشی در وقت مقرر
گفتگو دربارهی نمایش «در وقت مقرر»؛ کارگردان: محمدرضا کبگانی
با حضور: هاجر سعیدینژاد، عرفان خلاقی و میثاق نعمت گرگانی
محورهای بحث:
«فروپاشی در وقت مقرر»؛ وقتی سانسور موضوع و ابزار نمایش است
تاریخ سانسور در تئاتر، مبارزه نشانهجامعهشناختی با تئاتر
ژست یا متن: ستیز علیه سانسور چگونه ممکن است؟
بُرشی از صحبتها: هر نقدی از تئاتر، روایتی از تئاتر و کلانتر تعریفی از تئاتر همانطور که در جریان هستید ارتباط تنگاتنگی پیدا میکند با مفهوم دولت. از دولتشهر یونانی گرفته تا به امروز. تا بدانجا که بعضاً از رابطهی ضروری میان دولت و تئاتر صحبت میشود و این بیان بدیویی که تئاتر تنها هنری است که مستلزم دولت است. این جفت نامیمون و ترکیب ناساز دولت و تئاتر میتواند مستعد این باشد که همواره مفهوم دیگری رو شکل بدهد و احضار کند: سانسور. سانسوری که به درازنای تاریخ تئاتر ما شاهدش بودهایم.
شاید گزاف نباشد اگر بگویم هر تاریخ تئاتری به نوعی یک تاریخ سانسور نیز است. از افلاطون و تبعید خواسته و خودخواسته نمایشنامهنویسان یونان باستان گرفته تا صحنهی کنارهگیری شاه در ریچارد دوم که از تمامی نسخههای چاپهای دوران ملکهی الیزابت حذف شده بود تا معاصرتر و ابتدای قرن پیش در آمریکا و ایبسن و …. دولتها برای اینکه داستان خودشان را بگویند، حقایق را «میچرخانند». تئاتر آنها را کاملاً میچرخاند تا بتواند داستانی متفاوت را بازگوید. با این مقدمه شروع کردم چون یکی از مهمترین موضوعات این اجرا حقیقت، سانسور و نسبت حقیقت و سانسور هست و نسبت دولت با آن هست. از سوی دیگر خودش به موضوع ممیزی و سانسور بدل شده است.