بُرشی از سرمقاله:

ترور ولی آن‌چنان به سیاست و دولت گره خورده است که همواره هنگامه‌ی اندیشیدن به آن، پیش‌داوری‌هایی در معنای دورکیمی این واژه، ما را تهدید می‌کنند. نباید این گفته‌ی بنیامین را فراموش نکنیم که گرایش دولت بر این است که با تهدید، به طورمشخص، خشونت را به انحصار خود در آورد – از یاد نبریم که مارگارت تاچر سوار بر موج رسانه‌های دولتی، مبارزه با تروریسم را “اکسیژن عمومی [مردمی]” می‌نامید – حال که به این “ازآن‌ِخودسازی” تعدی می‌شود، دولت هم به سادگی اجازه‌ی اندیشیدن و ارزیابی مختارانه‌ی آن را نخواهد داد. به عبارتی ساختارهای آگاهی که از خلال آن‌ها، ترور را تعریف می‌کنیم، ممکن است به احتمال قوی به دست خود دولت و سیاست ساخته شده باشند.